یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا | یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا | |
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی | سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا | |
نور تویی سور تویی دولت منصور تویی | مرغ که طور تویی خسته به منقار مرا | |
قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی | قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا | |
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی | روضه امید تویی راه ده ای یار مرا | |
روز تویی روزه تویی حاصل دریوزه تویی | آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا | |
دانه تویی دام تویی باده تویی جام تویی | پخته تویی خام تویی خام بمگذار مرا | |
این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی | راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا |
گلوله در هفتتیری با ظرفیتی از یک تا پنج گلوله و معمولاً ششگلوله قرار میدهند و بقیه را خالی
میگذارند. سپس خشاب چندینبار چرخانده میشود تا نتوان فهمید گلوله کجاست. سپس لولهٔ
هفتتیر را بر روی شقیقه خود میگذارند ماشه را میکشند. عبارت «رولت روسی» نخستینبار
توسط نویسندهای آمریکایی در ۱۹۳۷م. به کار رفت. در حالت کلاسیک پس از هر بار فشردن ماشه
(و دادن هفتتیر به نفر بعد) خشاب دوباره چرخانده میشود.[۱] در این حالت احتمال شلیکشدن
گلوله در هر دست، یکششم یا تقریبا ۱۶٫۶۷ درصد است. در نوع دیگر که پس از هر بار فشردن
ماشه خشاب چرخانده نمیشود، هر بار احتمال اینکه با فشردن ماشه گلوله شلیک بشود طبق
قوانین احتمال بدینترتیب افزایش مییابد:
مرحله | احتمال شلیکشدن گلوله |
۱ | ۱/۶ = ۱٫۰(۶) = ۱۶,(۶)٪ |
۲ | ۱/۵ = ۰٫۲ = ۲۰٪ |
۳ | ۱/۴ = ۰٫۲۵ = ۲۵٪ |
۴ | ۱/۳ = ۰,(۳) = ۳۳,(۳)٪ |
۵ | ۱/۲ = ۰,۵ = ۵۰٪ |
۶ | ۱/۱ = ۱ = ۱۰۰٪ |
امشب شب مهتابه
خواننده : سیما مافیها
آهنگساز و شاعر : علی اکبر شیدا
تنظیم برای ارکستر : ابراهیم منصوری
امشب به بر من است آن مایه ی ناز
یا رب تو کلید صبح، در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب ، با من بیچاره بساز
امشب شب مهتابه ، حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه ، طبیبم رو میخوام
گویی فلانی آمده ، آن یار جانی آمده
مست است و هشیارش کنید
خواب است و بیدارش کنید
آمده حال تو، احوال تو، سیه خال تو، سفید روی، تو ببیند برود
دانلود کنید " امشب شب مهتابه " |
باتشکرازhttp://sherotarane.persianblog.ir/post/9
نام شعر : ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد ...
نام شاعر : روان شاد حزین لاهیجی
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد
پرشور از "حزین" است امروزکوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
عوامگرایان در روسیه
حزب آزادی و زمین را بنیان نهادند. عوامگرایی در آغاز اشاره به این
اعتقاد داشت که انقلاب کار
مردم است(که در روسیه معنای آن دهقانان بود)نه
اقلیت مبارز انقلابی.
در پایان قرن نوزدهم مارکسیستها ی روسیه که به عمل سازمانی و حزب پیشرو باور داشتند به همهٔ روشهای
انقلابی رقیبان غیر مارکسیست خود بر چسب عوامگرایانه زدند واین عنوان به صورت تحقیر آمیز رواج یافت.
این صفت در آمریکا نخست برای حزب عوامگرا به کار برده شد که در سال ۱۸۱۹ برای دفاع از منافع کشاورزان
تشکیل شد.
سنت عوامگرایی آمریکایی بعدها به حزب سوسیالیست نورمن تامس و گروههای مانند آن منتقل شد.
برای شناختی اندک دررابطه با
نورمن تامس به ادامه مطلب مراجعه کنید
در جناح راست آمریکا عوامگرایی را پس از ۱۹۴۵ در روش کسانی چون سناتور جوزف مک کارتی و جورج والاس میتوان یافت.
دررابطه بااین دوشخصیت می توانیدمطالبی راازادامه مطلب دریافت کنید
ظهور چپ نو را نیز برخی با شور و شوق پیروزی جهانی عوامگرایی شمردند.
عوامگرایی را در جنبشهای روستایی اروپای شرقی پیش از ۱۹۳۹ و نیز در فاشیسم و نازیسم و در بسیاری ار جنبشهای آزادی بخش جهان سوم میتوان یافتتورا گم می كنم هررو و پیدامی كنم هر شب...بدین سان خواب هارا با توزیبا می كنم هر شب
تبی این كاه را چون كوه سنگین می كند آنگاه..... چه آتشها كه در این كوه برپا می كنم هر شب
تماشاییست پیچ و تاب آتش ....... خوشا بر من كه پیچ و تاب آتش را تماشا می كنم هر شب
مرا یك شب تحمل کن که تا باور كنی جانا ......چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو..... که این یخ کرده را از بی کسی ها میکنم هر شب
تمام سایه ها را می كشم در روزن مهتاب ....حضورم را ز چشم شهر حاشا می كنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در گوشه ای تنها........ چه بی آزار با دیوار نجوا می كنم هر شب
برداشت شده ازویکیپدیا
بعدازاین به درخواست عاطفه جون بین هرخط یه enterمی زنیم!!!
عَوامگرایی یا پوپولیسم (به انگلیسی: Populism) آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا
طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه دانشآموخته و نخبه.[۱]
بزرگداشت مفهوم مردم (یا توده) تا حد مفهومی مقدس، و باور به اینکه هدفهای
سیاسی را میباید به خواست
و نیروی مردم جدا از حزبها و نهادهای موجود پیش برد. عوامگرایی خواست مردم را عین حق و اخلاق میداند و بر
آن است که
میباید میان مردم و حکومت رابطهٔ مستقیم وجود داشته باشد. هم چنین با
ایمانی ساده فضایل
مردم را در برابر منش فاسد طبقهٔ حاکم یا هر گروهی که موقعیت سیاسی و منزلت اجتماعی برتر داشته باشد
قرار میدهد و میستاید. یکی از ویژگیهای عوامگرایی یافتن «توطئههای ضد مردمی» در هر جاست و این
برداشت معمولاً به دشمنیهای نژادی و قومی دامن میزند.
منفعل و ضعیف میپندارد. تاریخچهٔ آن را به اواسط سدهٔ نوزدهم و به جنبشهای مختلفی که در سرزمینهایی
مثل شوروی سابق به وقوع پیوستهاست، میرسانند شاید در برابر عوامگرایی سیاسی اینها هیچ نباشند.
ریشهٔ عوامگرایی در میان روشنفکران تندرو روسیه در دهه ۱۸۶۰با ظهور نارودنیکها (مردمباوران) پدید آمد.
نارودنیکها بر آن بودند که روسیه بی آنکه مرحلهٔ سرمایهداری را بگذراند میتواند مستقیم به سوسیالیسم
برسدو اساس آن را میتوان بر کومونهای روستایی گذاشت. در دهه ۱۸۷۰ دانشجویان نارودنیک به روستا(میان
مردم) رفتند تا تخم انقلاب را بپراکنند.
آنچه شما را به خانوادهتان پیوند میدهد، رابطهی خونیتان نیست، بلكه ارج و لذتی است كه در زندگی با یكدیگر احساس میكنید.((ریچارد باخ
من چیزی ازریچاردباخ نمی دانم (فقط انهایی راکه دراینترنت خواندم)ومی دانیدکه لقب اینترنت استاددانشگاه دروغ وحقیقت است
پس معلوم نیست راسته یادروغ اماطبق این نوشته
«او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آنها جدا شد و رهایشان کرد.»
سامی یوسف در بیوگرافی وبگاه رسمیاش، خود را یک «مسلمان بریتانیایی» معرفی میکند.[۲]
یوسف در تهران و از والدینی تاجیکستانی با اصلیت آذری زبان[۷] زادهشدهاست. او در کنفرانسی خبری در جمهوری آذربایجان گفته: «دو پدربزرگ من اهل باکو هستند. آنها به تبریز مهاجرت کردند و البته من در سال ۱۹۸۰ در تهران متولد شدم. بعدا ما به انگلستان مهاجرت کردیم و من آنجا بزرگ شدم.»[۱][نیازمند منبع] نام او در واقع «سیامک رادمنش» است. پدر وی، آهنگساز، ترانهسرا و موزیسین مشهور مقیم بریتانیا، بابک رادمنش میباشد.[۱] اگر چه او چندین بار درباره این که پدرش آهنگسازی مشهور است گفته است، اما هیچ نامی از وی نبرده و حتی در پاسخ به خبرنگاری مصری گفته «خواهش میکنم درباره پدرم نپرسید.»[۱][نیازمند منبع] او تا کنون در سه ترانه اش به زبان فارسی خوانده است و برای دو تا از آنها به نامهای مادر و به سویم آمدی موزیک ویدئو ساخته است.
اگرچه از زمان که انتشار نخستین آلبومش، درباره ایرانی بودنش صحبت کرده بود، اما به مرور زمان آذریبودنش را پررنگتر کرد.[۱][نیازمند منبع]
سامی یوسف معتقد به اینترناسیونالیسم اسلامی است و اصراری به بر ایرانی بودن خود نداردبرای این سخن هیچ دلیل تاریخی وجود ندارد و با آیات اولیه قرآن نیز در تضاد است، زیرا آیات اولیه که در مکه بر پیامبر نازل شده است جنبة جهانی بعثت را نشان میدهد مثلا در آیهای گوید «ان هوالاذکرللعالمین» (تکویرـ 27). نیست این مگر یک تذکر برای تمام جهانیان یا در سورة اعراف گوید «یا ایهاالناس انی رسول الله الیکم جمیعاً» (اعراف ـ 157) ای مردم من فرستاده خدایم بر همه شما، در قرآن هیچ گاه خطابی به صورت یا ایهاالعرب نیامده است. خطاب یا به صورت «یا ایهاالذین امنوا» است که در خصوص ایمان آورندگان به پیامبر است که میتواند از هر قومی باشند و یا به صورت «یا ایهاالناس» است که عموم را در بر میگیرد.
از بعضی از آیات قرآن نوعی تغزر و اظهار بیاعتنایی به اعراب از نظر قبول دین اسلام استنباط میشود مفاد این آیات این است که اسلام نیازی به شما ندارد و اگر اسلام را نپذیرید اقوام دیگری در جهان هستند که آن را از جان بپذیرند.
مانند آیه: «وان تتولّوا یستبدل قوماً غیر کم ثم لایکونوا امثالکم» (محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم ـ38): اگر شما به قرآن پشت کنید، گروهی دیگر جای شما را خواهند گرفت که مانند شما نباشند. در ذیل این آیه امام باقرعلیهالسلام میفرمایند که: منظور از قوم دیگر موالی ایرانیان هستند. (تفسیر مجمع البیان)
خروج یک عقیده و یک دین از مرزهای محدود مختص اسلام نیست همة ادیان بزرگ جهان در سرزمینهای دیگر بیشتر مورد استقبال واقع شدند تا در سرزمینی که ظهور کرده بودند مانند حضرت مسیح که در فلسطین به دنیا آمد ولی بیشتر پیروانی این دین در مغرب زمین هستند تا در مشرق.
علت ادعای اروپاییان مبنی بر بیگانه بودن اسلام برای غیر عرب این است که آنها میدانند در سرزمینهای اسلامی، اسلام به صورت فلسفه زندگی با روحیة استقلال و مقاومت است که اگر نباشد مبارزهای هم علیه استعمار نخواهد بود. به جز ادیان، مسلکها نیز میتوانند از محل تولد خود به خارج منتقل شوند مانند کمونیسم که به جای یافتن طرفدارانی در آلمان و انگلستان در شوروی و چین رواج یافت.
منبع: خدمات متقابل اسلام وایران؛ مرتضی مطهری
باتشکرازسایت رشدبرای جمع اوری این مطلب
لینک اصلی مطلب
اثرات اجتماعی
موسیقی هیپ هاپ قسمتی از یک نهضت فرهنگی به نام هیپ هاپ است که شامل عناصری مانند رقص برک و هنر دیوار نویسی بهمراه فهرست مرتبطی اززبان عامیانه در موسیقی هیپ هاپ, مدهای هیپ هاپ و دیگر عناصر است. محبوبیت موسیقی به محبوبیت فرهنگ هیپ هاپ در ایالات متحده و دیگر کشورها کمک کرد.
اواخر دهه ۱۹۹۰ شاهد افزایش محبوبیت سبک زندگی «bling bling» در موسیقی بود که بر روی نمادهایی همچون ثروت و مقام مثل پول، جواهرات، اتوموبیل و لباس تکیه داشت. با اینکه نماد ثروت از زمان زایش موسیقی هیپ هاپ بوجود آمده بود، فرهنگ جدید و قوی تر«bling bling» ریشه در کارهای بسیار موفق اواسط تا اواخر دهه ۹۰( مخصوصا کارهای ویدیویی) پاف ددی ، Bad Boy Records و همچنین کارNo Limit Records توسط مستر پی داشت. با این حال واژه آن درسال ۱۹۹۹ (به انگلیسی: Cash Money Records) در کار تک نفرهاش «bling bling» خلق شد. از مظاهر سبک زنگی و نگرش «bling bling»، طرفداران Cash Money بودند. با اینکه بسیاری از طرفداران رپ، مخصوصا گانگستاها، بی هیچ واهمهای فرهنگ bling bling را دنبال میکنند، دیگران (بیشتر هنرمندانی خارج از جریان هیپ هاپ) عملا پیروان بی چون وچرای bling bling را سرزنش کرده و این فرهنگ را]]ماتریالسم اقتصادی|ماتریالیستی [[مینامند.
آلبوم All Eyez on Me محصول سال ۱۹۹۶ بخاطر ژانری که داشت، از آلبومهای بسیار تأثیر گذار آن زمان بود و موفقترین کار توپاک شکور محسوب میشد.